ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺻﻒ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧ ﺩﺧﺘﺮﻩ با پسره دعواش شد . . .
پسره گفت:
ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﺍﺯ ﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻥ اینجا ادعاشونم میشه!!!
دختره هم گفت:
ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﻭﻣﺪ ﺷﻬﺮ، ﻠﻪ ما ﺑ ﻮﻮﻥ ﻣﻮﻧﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻢ !
ﻣﻦ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧ ﺗﺎ ﻫﻤﻦ ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ به دختره ﺍﺳﻨﺎﺱ شاباش میداده!!!
پسره گفت:
ﻮﺳﻔﻨﺪﺍﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﺍﺯ ﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻥ اینجا ادعاشونم میشه!!!
دختره هم گفت:
ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﻭﻣﺪ ﺷﻬﺮ، ﻠﻪ ما ﺑ ﻮﻮﻥ ﻣﻮﻧﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻢ !
ﻣﻦ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧ ﺗﺎ ﻫﻤﻦ ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ به دختره ﺍﺳﻨﺎﺱ شاباش میداده!!!
درباره این سایت